پدرام :
ابي الان يه جا با يكي ديگه گرفته . من كه خودم خيلي دلم ميخواد بااون يه جا بگيرم ولي دير جنبيدم
اگه برادرم باهام بياد ماشينه رو ميبرم ولي تنهايي ميترسم باهاش برم يه وقت وسط كوه و صحرا منو بگذاره اونوقت خوراك مار و عقرب ها ميشم و جهان اسلام از دستم راحت ميشه من حالاحالاها ميخوام به اسلام خدمت كنم
درمورد رجينال هم با وكيل صحبت كردم نه فرقي نداره از نظر اميگريشن. ولي بهتره كه از يه امپلوير توي آدلايد يه نامه هم بعدا بگيرم كه ديگه مشكلي پيش نياد. اصلا از اول هم اومدنم به اين خراب شده وسترن استراليا اشتباه بود.
بي اطلاع بودن همينه ديگه